داستان مردی با شال آبی
با شخصی که شال گردن زردی داشت، برخورد کردم و قصد خود را از رفتن به آن محل توضیح دادم، او با رویی خوش و اخلاقی خوب، نکاتی را برایم شرح داد و از من خواست به داخل سالن بروم و با دیدن جشن تولد ، با محیط بیشتر آشنا شوم
دل نوشته ها. مقاله در باب دستور جلسه این هفته :DSTوتجربه من ازسم زدایی وسایرروشها
مقالات و دل نوشته ها. مقاله در باب دستور جلسه این هفته :کمک من به کنگره وکمک کنگره به من
داستان مردی با شال آبی قسمت اول
شال ,داستان ,مردی ,بروم ,دیدن ,سالن ,با شال ,داستان مردی ,مردی با ,به داخل ,خواست به
درباره این سایت